سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آتشکده عشق


ساعت 1:11 صبح جمعه 84/5/21

شبی از شبها مردی خواب عجیبی دیداو دید که در عالم رویا پا به پای خداوند روی. ماسه های ساحل قدم می زند و در همان حال، در آسمان بالای سرش، خاطرات دوران زندگی اش به صورت فیلمی در حال نمایش است. او که محو تماشای زندگیش بود ناگهان متوجه شد که گاهی فقط جای پای یک نفر روی شنها دیده می شود و آن هم وقت هایی است که او دوران پر درد و رنج زندگیش را طی می کرده است.

بنابراین با ناراحتی به خدا که در کنارش راه می رفت رو کرد و گفت :

پروردگارا... تو فرموده بودی که اگر کسی به تو روی آورد و تو را دوست داشته باشد، در تمام مسیر زندگیش کنارش خواهی بود و او را محافظت خواهی کرد. پس چرا در مشکل ترین لحظات زندگی ام فقط جای پای یک نفر است، چرا مرا در لحظاتی که سخت به تو نیاز داشتم، تنها کذاشتی ؟

خداوند لبخندی زد . گفت :

بنده عزیزم، من تو را دوستت دارم و هرگز تو را تنها نگذاشته ام. زمان هایی که در رنج و سختی بودی، من تو را روی دستانم بلند کرده بودم تا به سلامت از موانع و مشکلات عبور کنی!

خوشم اومد گفتم بزارم شما هم بخونین ( برای کسایی که احساس تنهایی می کنن خوبه )


¤ نویسنده: هدیه

نوشته های دیگران ( )

3 لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
6
:: بازدید دیروز ::
0
:: کل بازدیدها ::
2053

:: درباره من ::

آتشکده عشق


:: لینک به وبلاگ ::

آتشکده عشق

:: آرشیو ::

تابستان 1384

:: اوقات شرعی ::

::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::